نی‌ نیکو

سایتی برای والدین و فرزندانشان (قالب آزمایشی) نی نی نیکو

نی‌ نیکو

سایتی برای والدین و فرزندانشان (قالب آزمایشی) نی نی نیکو

نی‌ نیکو

به نام خدا

این وبلاگ به مسائل کودکان و والدین می پردازد و سعی دارد مطالب مفید و کاربردی را در اختیار والدین جهت تربیت فرزندان قرار دهد.
این وبلاگ با کپی کردن مخالف است و در صورت برداشتن مطلب از جایی دیگر حتما آدرس خواهد داد.

نقش والدین در تربیت فرزندان (بخش اول)

سه شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۵، ۰۱:۰۲ ب.ظ

مفهوم پدر . مادر شدن

سلام

به عنوان مطلب اول قصد داریم مراحل کلی پرورش کودک را با یکدیگر بررسی کنیم و  ببینیم که والدین برای رساندن فرزند خود به مرحله ای از استقلال با چه دوره هایی از رشد فرزند روبه رو خواهند شد و چه مواردی را باید در نظر بگیرند.

پدر و یا مادر شدن یکی از چالش برانگیزترین و در عین حال ارزشمند ترین کارهایی است که یک فرد می تواند در طول زندگی خود انجام دهد. درازمدت ترین مسئولیت و وظیفه ای که یک شخص در زندگی تجربه می کند. به طور کلی فرایند تربیت فرزندان شامل محافظت، مراقبت، تغذیه و راهنمایی بچه ها می شود که این موارد در طول زندگی تعاملاتی بین فرزندان و پدر و مادر ایجاد خواهد کرد که یقینا بر زندگی آنها تاثیر خواهد داشت.

درست همان طور که بچه ها مراحل مختلف رشد را تجربه می کنند والدین نیز مراحل مختلفی از پدر و مادر بودن را تجربه می کنند که مستلزم مسئولیت پذیری و درک مناسب پدر و مادر از شرایط فرزند است. طی این مراحل ممکن است نقش و وظیفه ی فرزندان و والدین تغییر پیدا کند.

 

1- تصویر سازی ذهنی : مفهوم تولد یک کودک در ذهن والدین

مفهوم پدر . مادر شدن

 

والدین جوان قبل از اینکه کودک دلبندشان به دنیا بیاید رویاها و تصویرهای زیادی از پدر و مادری ایده آل در ذهن دارند و اینکه آنها چگونه والدینی خواهند شد . پدر و مادرها با توجه به گذشته ای که داشتند ونحوه ی رفتار والدین شان با آنها، ملزومات رشد، تربیت، مراقبت و نیازهای کودکشان را فراهم می کنند.

 

2- پرورش : لحظه ی تولد تا 18 ماهگی

تولد تا 18 ماهگی

هر کودک نیازها و خواسته های معینی برای پرورش و رشد دارد. با برآورده شدن این نیازها، رابطه ای مثبت بین کودک و والدین شکل می گیرد که حس و پیغام هایی مبنی بر عشق و حمایت بین آنها رد و بدل می شود؛ این روابط عبارتند از عشق و محبت، گوش سپردن و توجه به ایده ها، احساسات، مسائل و مشکلات کودک،  مهرورزی و محبت و در نهایت کمک به کودک برای  برقراری ارتباط با خانواده و جامعه و درک حس آن. والدین با برقراری ارتباط با کودک، خود را به عنوان پدر و مادر معرفی می کنند و به با ارزیابی از خودشان پی  می برند که چگونه پدر و مادری هستند. پدربزرگ ها و مادر بزرگ ها، دوستان و خویشاوندان متوجه نحوه ی مدیریت این نقش جدید توسط والدین می شوند و می فمهمند که چگونه والدین از پس این نقش جدید بر می آیند. این مرحله از تربیت در ایجاد اعتماد، همبستگی و ارتباط نزدیک بین والدین و کودک بسیار حیاتی و مهم است. حال سوال اینجاست که این اعتماد چگونه پدیدار می شود؟ این اعتماد با برآورده کردن نیازهای اولیه ی کودک مثل تغذیه، گرم و نرم نگه داشتن جای کودک، خشک نگه داشتن پوشک کودک، دادن امنیت به کودک ، برقراری تماس چشمی و لمس کودک، به تدریج و آرام آرام شکل می گیرد. باور و اعتماد کودک به والدین به عنوان افرادی قابل اطمینان، پایه و بنیانی محکم را برای تمام روابط آینده ی کودک شکل می دهد. برخی از کارها که نیازهای کودک را برآورده می کند به عهده ی مادر است  مثل مدت زمان و وقت استراحت کودک، زمان بندی تغذیه ، لباس های کثیف کودک، حفظ ارتباط ، توجه به کودک وقتی در حال بازی است و هنگامی که نشان می دهد قصد حرکت و بازیگوشی دارد.

 

3- توانایی و اختیار : 18 ماهگی تا 5 سالگی

توانایی و اختیار

هنگامی که بچه ها شروع به راه رفتن و یا حرف زدن می کنند والدین در عین خوشحالی، مسئولیت جدیدی را تجربه می کنند. اینجاست که پدر و مادر قوانینی را برای رفتار و حرکات کودک در نظر می گیرند و تصمیم می گیرند فرزندشان چه مواقعی «نه» و چه مواقعی «بله» بگوید. برای اینکه کودک بداند والدین چه انتظاری از او دارند والدین بایست با حفظ ثبات، آموزشِ نظم و جهت دهی به کودک برای جلوگیری از ایجاد ابهام، به او کمک کنند.

 

4- تفسیر و درک معانی : 5 سالگی تا بلوغ

تفسیر و درک معانی : 5 سالگی تا بلوغ

 

سوال های کودک از "چی" به "چرا" و "چگونه" تغییر پیدا می کند. این پرس و جو ها توسط کودک باید با توضیح مناسبی از سوی والدین پاسخ داده شوند و هر چه تعداد پرسش های اینچنینی بیشتر باشد مهارت های کلامی و قدرت درک و  فهم کودک افزایش می یابد. والدین باید در کمال رضایت پاسخ های قانع کننده ای به کودک بدهند. کودک در این مرحله قوانین و هنجارهای اجتماعی را تجربه می کند به ارزیابی کیفیت رفتارهایی که با او می شود و روابط درون خانواده می پردازد. نقش والدین و نحوه ی رفتار آنها در چنین مواقعی تاثیر بسزایی در تیپ و نوع شخصیت بزرگسالی کودک خواهد داشت.  والدین با پذیرش، تشویق و مهربانی و عاطفه ای که نسبت به وی دارند باعث می شوند کودک با گرایش مثبتی نسبت به زندگی رشد کند. این همان مرحله ای است که بچه ها قضاوت نادرستی در مورد تصمیمات و کارهای والدین دارند و متوجه نیستند والدین چرا با  آنها این گونه رفتار می کنند. در این مرحله والدین بایست با توجه به سن فرزند، رفتار تعاملی مناسبی را برقرار کنند و ممکن است تا زمانی که فرزند به بلوغ برسد نیاز باشد چندین بار نقش خود را به عنوان والدین بهبود ببخشند و رفتار دیگری را پیش بگیرند. فرزند ممکن است علاقه ی خاصی به دارایی ها و مسائل مادی نشان دهد مثل تجربه ی لباس پوشیدن های منحصر به فرد و ظاهر و رفتارهای عجیب و غریب. والدین می توانند سعی در تغییر رفتارهای نادرست فرزند کنند که این کار با قرار دادن قوانینی متناسب با سن فرزند امکان پذیر است و یا انتظارات فرزندشان را تعدیل و اصلاح کنند که این کارها نیز با الگویی که والدین از خودشان برای فرزندان به نمایش می گذارند امکان پذیر خواهد بود.

 

5- آماده کردن فرزندان برای مستقل شدن : 10 تا 20 سالگی

آماده کردن فرزندان برای مستقل شدن : 10 تا 20 سالگی

 

والدینِ 10 تا 20 ساله ها یا به اصطلاح «تینیجرها» با چالش‌هایی در محدوده ی قدرتشان به عنوان پدر و مادر رو به رو می شوند. یک تینیجر با والدینش در تصمیم‌گیری‌ها و مسائلی که آن‌ها را به عنوان مسائل شخصی قلمداد می کند در جدل است.

تینیجرها شروع می‌کنند به این که نشان بدهند دیگر بزرگ شده اند و توانایی اداره کردن موقعیت های دشوار را به تنهایی دارند، در بسیاری از موارد مسیرشان با والدین متفاوت هستند و مشکلات و نیازهای آنها به خوبی توسط پدر و مادر درک نمی شود. در چنین مواقعی فرزندان برای تصمیم‌گیری و انتخاب‌های دشوار به راهنمایی والدین نیاز دارند. آنها به شنیده شدنِ با دقت و دلسوزانه احتیاج دارند، نصیحت کم و استقلالی که به آنها ثابت کند می توانند تصمیم های مشخصی بگیرند و قدرت پذیرش نتایج این گونه تصمیمات را دارند.

 

بچه ها از والدین و بزرگترهایی که برای آنها قابل تحسین و احترام هستند تقلید می کنند.

 

روابط زن و شوهر با یکدیگر و با والدینشان با اعضای دیگر خانواده و خویشاوندان تاثیر بسزایی بر فرزند پروری خواهد داشت . به طور مثال در هند پسر اول از توجه بیشتری در پرورش برخوردار خواهد شد تا دختر اول. یا آخرین بچه در خانواده های کوچک ناز پرورده و در خانواده های بزرگ نادیده گرفته می شود. والدینی که در دوران نوجوانی و کودکیشان از خواهر و یا برادر کوچکترشان مراقبت می‌کردند پرورش کودکان برایشان راحت تر از والدینی خواهد بود که یا خودشان فرزند کوچکتر بودند و یا تجربه مراقبت از بچه را نداشتند.

 

والدین کودکی که با نقص به دنیا می آید با استرس ، فشار و تلاش بیشتری در مقایسه با والدین یک فرزند سالم مواجه می شوند. عموما والدینی که در زمینه ی پرورش فرزندان آموزش دیده‌اند رابطه‌ی بهتری می توانند با فرزندان خود برقرار کنند پس برای اینکه والدین مهارت های خود را در پرورش و رشد فرزندان ارتقا دهند نیاز به آموزش، پیرامون چنین مباحثی دارند.

والدینی که در پرورش فرزندان علاقه‌مند، مصمم و جدی هستند سعی می کنند روابطی سالم و سازنده با مدرسه ، همسایه ها و گروه های اجتماعی برقرار کنند.

ادامه دارد ...

این مطلب ترجمه ای آزاد بود از این مقاله

نظرات (۱)

  • سید مهدی رییس السادتی
  • سلام
    متشکر
    خوب بود
    پاسخ:
    سلام خواهش می کنم
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی