نی‌ نیکو

سایتی برای والدین و فرزندانشان (قالب آزمایشی) نی نی نیکو

نی‌ نیکو

سایتی برای والدین و فرزندانشان (قالب آزمایشی) نی نی نیکو

نی‌ نیکو

به نام خدا

این وبلاگ به مسائل کودکان و والدین می پردازد و سعی دارد مطالب مفید و کاربردی را در اختیار والدین جهت تربیت فرزندان قرار دهد.
این وبلاگ با کپی کردن مخالف است و در صورت برداشتن مطلب از جایی دیگر حتما آدرس خواهد داد.

عشق والدین به فرزند (بخش اول)

جمعه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۶:۱۵ ب.ظ

LoveTitle

 عشق؛ واژه ای که هر کس از دید خویش به آن می نگرد و تفسیر خود را از آن دارد. عشق به خدا، عشق به مادر و پدر، عشق به همسر، عشق به فرزندان، عشق به پول، عشق به کار و ... که هر کدام جایگاه خاص خود را برای افراد مختلف دارد. عشق والدین به فرزند اولین عشقی است که یک فرد در طول زندگی خود می تواند از نعمت آن برخوردار شود. در این مطلب از زبان «اریک فروم» -روانشناس و فیلسوف آمریکاییِ آلمانی تبار- عشق والدین به فرزندان و منشا این عشق را بررسی خواهیم کرد با این امید که والدین با چشمی باز و روشی درست بتوانند این عشق را به فرزندان خود هدیه دهند و برای تعالی فرزند عزیزشان قدمی بلند و مثبت در این راه بردارند. با ما همراه باشید.

خوشبختانه کودک در دوران جنینی اضطراب حاصل از جدایی پدر و مادر را درک نمی کند و گرنه در زمان تولد با ترس و وحشت مرگ آوری روبرو می شد. زندگی او حتی بعد از تولد هم تفاوت چندانی با قبل از آن ندارد؛ چراکه قادر به درک اشیاء نیست و هیچ تصوری از وجود خویش و دنیای خارج ندارد. البته گرمای بدن مادر و غذا را حس می کند، اما نمی‌تواند منشأ آن را تشخیص دهد. او تمام خصوصیات مثبت و لذت بخش را به مادرش تعمیم می دهد. مادر از نظر او غذا، گرما، حس رضایت مندی و امنیت است.

آغوش گرم مادر

 به تعبیر «فروید»، این حالت ناشی از خودفریفتگی است؛ به طوری که واقعیت های خارجی، اشخاص و اشیاء، تنها زمانی معنا و مفهوم پیدا می کنند که رضایت و نارضایتی در پی داشته باشند. در واقع برای کودک، تنها آن چه درونی است، حقیقی است و سایر چیزها که خارج از وجود کودک هستند، تنها در صورت ارتباط با نیازهای وی جنبه واقعی پیدا می کنند نه به خاطر خصوصیات و ویژگی های ذاتی شان. کودک در نتیجه‌ی رشد و پرورش تدریجی خود، به آرامی در می یابد که باید اشیاء را همان گونه که هستند، درک کند؛ به طوری که حس خوشایند حاصل از تماس با سینه ی مادر و لذت غذا خوردن از یکدیگر تفکیک می شود و مادر جدای از غذا معنا پیدا می کند. و سرانجام می آموزد که چیزهای مختلف را مجزای از یکدیگر و به عنوان ماهیت های مستقل درک کند. در این مرحله، نام گذاری را می آموزد و طرز رفتار با هر یک از مفاهیم اطراف خود را یاد میگیرد، مثلاً می آموزد که شعله های آتش، سوزان و دردآور و داغ است، بدن مادر گرم و لذت بخش است، چوب سنگین و سخت است، کاغذ سبک است و پاره می شود. او همچنین شیوه تعامل با دیگران را می‌آموزد و لبخند مادر را در هنگام شیرخوردن درک می کند و می‌فهمد که مادر با گریه کردن او را در آغوش می گیرد و به خاطر اجابت مزاجش خوشحال میشود. تمامی این ادراکات در قالب یک تجربه منحصر به فرد نمایان میشود:" آنها مرا دوست دارند زیرا فرزندشان هستم و ناتوان از انجام کارهای شخصی خود هستم، دوستم دارند چون زیبا و تحسین برانگیزم و به من نیازمند هستند. آنها مرا به خاطر آن چه که هستم دوست دارند یا به عبارت دیگر مرا دوست دارند چون وجود دارم ".

دوست داشتن فرزندان

 این شکل از معشوق بودن کاملاً منفعلانه است زیرا کودک برای محبوب بودن نیاز به انجام کاری ندارد. عشق مادر به او بی قید و شرط است و بودنش تنها چیزی است که از او انتظار می رود. به همین خاطر است که عشق مادری هم ردیف بزرگترین موهبتها و وسیع ترین آرامش هاست و نیازی به تلاش کردن برای محبوب واقع شدن ندارد، همچنین برای برخورداری از آن به داشتن شایستگی خاصی هم نیاز نیست.

عشق بی قید و شرط

 با این همه، جنبه‌ی منفیِ عشق مادری این است که نه اکتسابی است و نه ایجاد کردنی و نه براساس شایستگی تعیین میشود، بلکه موهبتی بزرگ است که اگر باشد، بهترین سعادت است و اگر نباشد هیچ کس نمی تواند آن را به وجود آورد.

تنها نیاز و دغدغه اصلی اغلب کودکان از سنین قبل از هشت سالگی تا ده سالگی این است که دیگران آنها را به خاطر آن چه هستند، دوست داشته باشند. کودکان تا این سنین درک درستی از دوست داشتن ندارند و تنها به رفتار محبت آمیز دیگران پاسخ می دهند.

عشق کودک

در این مرحله، کودکان تجربه جدیدی را در زندگی پشت سر می گذارند و آن، تولید عشق به وسیله فعالیت شخصی است. در اینجاست که کودک برای اولین بار به فکر هدیه دادن به پدر و مادر می افتد و دوست دارد اثری از خود به وجود بیاورد، پس نقاشی می کشد، شعر می گوید و یا ... . برای اولین بار در این برهه از زندگی کودک است که نیاز به دوست داشته شدن، به حسِ تولیدِ عشق تبدیل می گردد، اما بعد از آن سالها طول می‌کشد که این احساس به عشقی پخته و کامل تبدیل شود.

نقاشی کشیدن کودک

 سپس در دوران نوجوانی، کودک بر خودخواهی‌هایش پیروز می شود؛ افراد را ابزار تأمین نیازهای فردی خود نمی داند؛ همچنین نیازهای طرف مقابل برایش جدی است و آنها را مهم می شمارد. به همین دلیل است که نثار کردن برایش رضایت بخش‌تر و لذت آفرین‌تر از دریافت کردن است و عاشق بودن را از معشوق بودن مهمتر می داند. کودک در نوجوانی می آموزد که به وسیله دوست داشتن از انزوا و تنهایی خود بیرون آمده و آن چه را نتیجه خودفریفتگی و خودپرستی است کنار بگذارد. احساس جدیدی که او تجربه می کند، حس یگانگی و پیوند با جهان هستی است. علاوه بر این، به جای این که فقط به دریافت کردن متکی شود، می آموزد که با عشق ورزیدن مورد محبت و توجه دیگران قرار گیرد.

مبنای عشق کودکانه این است: «من دوست دارم؛ چون دیگران هم مرا دوست دارند.» عشق پخته و کامل می گوید: «مرا دوست دارند؛ چون من هم آنها را دوست دارم.» و عشق نابالغ می گوید: «دوستت دارم؛ چون به تو نیازمندم.» عشق رشد یافته می گوید: «من به تو نیازمندم؛ چون دوستت دارم.» میزان وابستگی به معشوق عامل مهمی است که رشد قابلیتهای عشق را تحت تأثیر قرار می دهد.

عشق

 برای مثال، کودک در ماهها و سالهای اولیه زندگی خود وابستگی زیادی به مادرش دارد که ریشه آن در دوران قبل از تولد است. تولد تغییرات اندکی در این وضع بوجود می‌آورد که البته نامحسوس است: کودک با اینکه خارج از رحم مادر است، هنوز به او وابسته است؛ اما بتدریج استقلال خود را به دست می‌آورد، به تنهایی راه می‌رود، سخن می گوید و جهان را می شناسد؛ به همین دلیل از اهمیت رابطه اش با مادر کاسته می شود و در عوض رابطه اش با پدر قوی تر می شود.

به منظور درک بهترِ تغییرِ گرایشِ از مادر به سوی پدر، بهتر است تفاوت های عشق مادرانه و پدرانه را شناسایی کنیم که در بخش بعدی این مطلب این موضوع را بیان خواهیم کرد.

ادامه دارد...

نظرات (۱)

inmrfoation you write it very clean. I’m very lucky to get this information from you.|very good information you write it very clean. I’m very lucky to get
پاسخ:
Thank you very much :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی